باسمه تعالی

 

معانی چهارگانه آگاهی

مهدی غیاثوند

فصلنامه ذهن - شماره 45

 

چکیده

ماهیت ذهن، حالات ذهنی و نسبت این حالات بـا بـدن و حـالات بـدنی از قدیمی ترین و در عین حال دشـوارترین مـسائل فلـسفی ا نـد کـه همـواره در کانون پژوهش های فلسفی در باب ذهـن ــ یـا نفـس ــ جـای داشـته انـد و دستگاه های فلسفی هرکدام با توجه به مبنای جهان شناختی خود در مـورد آن به اظهار نظر پرداخته اند . در عصر حاضر و در فلسفة ذهن معاصر، این مسائل عرصة رفت و آمد انواع دیدگاه های فیزیکی انگار یا دیدگاه هایی که به نـوعی رویکردی مادی انگارانه دارند ، بوده اند.

این مقاله در پی آن است که پس از اشاره ای بسیار اجمالی به معنای اصطلاح «فیزیکی انگاری»، توجه خود را به مشکلاتی کـه ایـن دیـدگاه بـا آن درگیـر است، معطوف کند. حالات آگاهانة ذهن ما و بـه بیـان دقیـق تـر، نـوعی از آگاهی با عنوان »آگاهی پدیداری«، نقشی کانونی در اعتراضات مطـرح شـده علیه فیزیکی انگاری دارند . این نوشتار ضمن واکاوی معانی گوناگون آگاهی، بر آگاهی در معنای پدید اری آن و اهم مـشکلات ناشـی از آن ، کـه در صـدد انکار و نفی مادی انگاری یا فیزیکی انگاری ا ند، متمرکز خواهـد بـود و هـدف اصــلی آن، واکــاوی و نقــد و بررســی و تــا حــدودی دفــاع و پــیش از آن بــه دســت دادن شــرحی روشــن از ســه اســتدلال کلاســیک و مهــم علیــه فیزیکی انگاری است . در این مسیر تأ کید بر ایـن خواهـد بـود کـه ایـن سـه استدلال به رغم قابل دفاع بودن، صرفا ناظر به سطح ویژگی ها می باشند.

واژگان کلیدی : فیزیکی انگاری، آگاهی پدیداری، آگاهی نظـارتی، آگـاهی دسترسی، خود آگاهی، تصورپذیری، استدلال معرفت، شکاف تبیینی .

دریافت مقاله