لینک مقاله کامل
Mortality as a Philosophical-Anthropological Issue: Thanatology Normativity and “Human Nature”
By: Sami Pihlström
This paper examines mortality—the fact that we humans are all going to die—as an issue in philosophical anthropology, by applying a fourfold typology of some key forms of philosophical anthropology to the topic of death and mortality. First, this typology, originally suggested by Heikki Kannisto, is outlined; the mortality issue is, then, viewed from the perspective it opens. Finally, the challenges to our understanding of death and mortality that this perspective may help us meet are discussed. The treatment of mortality from the perspective of philosophical anthropology may make it more understandable in a manner that will highlight the importance of the concept of normativity in the philosophical examination of any such humanly relevant issue.
Keywords: Death; mortality; human nature; philosophical anthropology; normativity
بنام خدا
چکیده:
مطابق برون گرایی در محتوا، دست کم محتوای برخی از حالات
التفاتی بر ویژگی های درونی سوپروین نمی شود؛ به این معنا که ممکن است دو
نفر از جهت ویژگی های درونی کاملاً همانند یک دیگر باشند، و در عین حال
محتوای حالات التفاتی آنها متفاوت باشد. تا کنون استدلال های متفاوتی به
نفع برون گرایی ارائه شده است که به پیدایش گونه های مختلفی از این دیدگاه
انجامیده است، از جمله: برون گرایی انواع طبیعی، برون گرایی منفرد و برون
گرایی اجتماعی. یکی از مسائل مهمی که پیرامون برون گرایی مطرح شده این است
که آیا برون گرایی در محتوا با آموزه دسترسی ویژه انسان به محتوای حالات
التفاتی خود، سازگار است یا نه. برهان جابجایی آرام از جمله برهان هایی است
که برای اثبات ناسازگاری میان این دو آموزه طراحی شده است. در این نوشتار،
برخی از مهم ترین پاسخ ها به این برهان را گزارش و بررسی کرده، در پایان
پاسخ پیشنهادی خود را مطرح خواهم کرد.
لینک مقاله
We invite all interested scholars to contribute to the program of the third biennial conference of the International Association for the Philosophy of Death and Dying. The conference will be held 8-10 August 2018 on the campus of Uppsala University, Sweden.
موضوعات
We invite submissions that address any philosophical questions related to death and dying. This includes, but is not limited to, the following:
مهلت ارسال چکیده:
Submission deadline: 12 January 2018
اطلاعات بیشتر در وب سایت کنفرانس
بنام خدا
«بازنمودگرایی، زمین معکوس و مرد باتلاقی» عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد آقای ایوب شاهمرادی در گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف است که به راهنمایی دکتر فرید مسرور و با مشاوره دکتری مهدی نسرین در سال 1389 انجام شده است
فرید مسرور استاد دانشگاه
ویسکانسین-مدیسن
لینک به متن اصلی
نیلوفر شاهین نیا/ دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
ابراهیم آزادگان/ عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
چکیده: آگاهی و جایگاه آن در طبیعت از اصلیترین پرسشها در فلسفه ذهن است و ارتباط تنگاتنگی با مسئله ذهن- بدن دارد. تبیینهای متفاوتی در مورد نسبت آگاهی با جهان طبیعت وجود دارد که به نظر میرسد در همان دوگانه سنتی فیزیکالیسم و دوگانهانگاری جای میگیرد. درحالیکه هر دو تبیین با مشکلاتی مواجه اند که از مقبولیت آنها کاسته است، یگانهانگاری راسلی ادعا میکند که توانسته است از این دوگانه فاصله بگیرد، آگاهی را با ویژگیهای منحصر به فردش توضیح دهد و نسبت آن را با طبیعت مشخص کند؛ به گونهای که اصل بستار علّی نیز بر اساس این ایده قابل توجیه باشد. در این مقاله ابتدا به توضیح این دیدگاه پرداخته و گرایشهای مختلف آن را بررسی میکنیم؛ سپس همهروانانگاری را به عنوان نتیجهای برای یگانهانگاری راسلی توضیح میدهیم و در آخر بر این پرسش متمرکز میشویم که آیا یگانهانگاری راسلی توانسته راه حلی برای تبیین آگاهی و مسئله ذهن- بدن بیابد یا نه.
لینک دانلود مقاله کامل
بنام خدا
کتاب Ten Problems of Consciousness: A Representationalism Theory of the Phenomenal Mind اثر Michael Tye فیلسوف ذهن انگلیسی، توسط یاسر پور اسماعیل ترجمه شد و در سال 1392 به چاپ رسید. تای که هم اکنون استاد دانشگاه تگزاس است در این کتاب که در سال 1995(1374) به چاپ رسانده است به دفاع از ایده بازنمودگرایی پرداخته است.بنام خدا
"برون گرایی و معرفت پیشینی به حالات ذهنی" عنوان پایان نامه محمود مروارید در مقطع دکتری در پژوهشکده فلسفه تحلیلی آی پی ام است. این پایان نامه با راهنمایی دکتر حمید وحید دستجردی در 1390 انجام شده و برگزیده بخش جوان در پنجمین جشنواره علوم انسانی فارابی شده است.
محمود مروارید
در ادامه چکیده این پژوهش را مطالعه کنید:
مطابق آموزه برونگرایی در محتوا، محتوای دستکم برخی از حالات التفاتی شخص به واسطه محیط او تشخّص مییابد. برونگرایی (که در سه دهه اخیر به دیدگاهی غالب در فلسفه ذهن تبدیل شده است) خود تقریرهای متفاوتی دارد. به ویژه، درباره اینکه در موارد فقدان مرجع محتوای اندیشه شخص چیست، پنج دیدگاه متفاوت در میان برونگرایان مطرح شده است: دیدگاه توصیفی، دیدگاه اسطورهای، دیدگاه ویژگی بدون مرجع، دیدگاه گزاره رخنهدار و دیدگاه توهمی. از جمله مسائلی که برونگرایی پدید آورد این است که آیا برونگرایی با آموزه دسترسی ویژه سازگار است یا نه. مطابق این آموزه شهودی، در شرایط متداول ما به صورت پیشینی (یعنی بدون نیاز به تجربه) میتوانیم بدانیم که محتوای حالات التفاتیمان چیست. در سه دهه اخیر، برهانهای متفاوتی به نفع این ادعا طراحی شده است که برونگرایی در محتوا با آموزه دسترسی ویژه ناسازگار است. مهمترین این برهانها عبارتند از: برهان جابجایی آرام، برهان توهم، برهان مکنزی و برهان بگاسیان. موضوع این رساله، بررسی این مسئله است که آیا برهانهای یاد شده موفق هستند یا نه. مسئله سازگاری میان برونگرایی و معرفت پیشینی به محتوای حالات ذهنی، خود شامل دو مسئله کوچکتر است: مسئله دستیابی و مسئله پیامد. مسئله دستیابی این است که اگر محتوای یک حالت ذهنی به واسطه امور خارجی متشخص شود، چگونه میتوان به آن محتوا معرفت پیشینی داشت. در مسئله پیامد، پرسش این است که صدق هر دو آموزه برونگرایی و دسترسی ویژه به محتوای حالات ذهنی، چه نتایجی میتواند دربرداشته باشد، و آیا این نتایج پذیرفتنی هستند یا نه. فصلهای دوم تا چهارم این رساله در راستای مسئله دستیابی قرار دارند، و فصلهای پنجم و ششم در راستای مسئله پیامد. فصل اول رساله، به بیان تعریفها و مقدمات بحث میپردازد. فصل دوم به گزارش و بررسی برهان جابجایی آرام میان زمین و همزاد زمین اختصاص دارد. در این فصل استدلال میکنم که این برهان ناموفق است. فصل سوم روایت دیگری از برهان جابجایی آرام (یعنی جابجایی آرام میان زمین و زمین خشک) را مد نظر قرار میدهد. در این فصل نشان میدهم اولا شرط اعتمادپذیری موضعی برای معرفت باید گونه قویتری صورتبندی شود، و ثانیا مطابق این صورتبندی قویتر، دیدگاه توهمی با آموزه دسترسی ویژه ناسازگار است. موضوع فصل چهارم گزارش و بررسی برهان توهم است. در این فصل تلاش میکنم با ارائه صورتبندی قویتری از شرط اعتمادپذیری عمومی، ناسازگاری دیدگاه توهمی با آموزه دسترسی ویژه را نشان دهم. در نهایت، فصلهای پنجم و ششم به ترتیب به برهانهای مکنزی و بگاسیان میپردازد. هدف هر دو برهان این است که نشان دهد ترکیب دو آموزه برونگرایی و دسترسی ویژه، این نتیجه ناپذیرفتنی را در پی دارد که میتوان به برخی از واقعیتهای محیطی معرفت پیشینی داشت؛ و از این رو، دو آموزه یادشده نمیتوانند با هم درست باشند. در این دو فصل، انتقادهای گوناگونی که علیه این دو برهان مطرح شده، گزارش و بررسی میشود و در نهایت این نتیجه به دست میآید که برهان مکنزی ناموفق است، و برهان بگاسیان نیز تنها میتواند ناسازگاری میان دیدگاه توهمی و آموزه دسترسی ویژه را نشان دهد.